سیر تا پیاز در سفر به سن پترزبورگ ، سفرنامه سن پترزبورگ روسیه - وبلاگ فلش و سلفی

به گزارش وبلاگ فلش و سلفی، معرفی کشور روسیه به عنوان یه مقصد جذاب گردشگری ضرورتی نداره چون همه این کشور زیبا و تاریخی رو به خوبی می شناسن. طبق روال همواره در سفری که به این کشور داشتیم یه سفرنامه تصویری تهیه کردیم تا شما هم بتونید با ما در این سفر همراه باشید. این بار به شهر تاریخی سن پترزبورگ سفر کردیم.

سفر به سن پترزبورگ هم می تونه برای کسانی که به جاذبه های تاریخی علاقه دارن جذاب باشه و هم می تونه مورد توجه اون دسته از گردشگرانی که عاشق طبیعت هستند قرار بگیره. سن پترزبورگ یکی از جذاب ترین تاریخای جهان رو داره اگه یه مقدار درباره تاریخی که بر این منطقه گذشته اطلاعات کسب کنید سفرتون جذاب تر میشه چون با بازدید از هر جاذبه تاریخی می تونید تصور کنید که اون جاذبه چه ماجراهایی رو پشت سر گذاشته و حتی یک سفرنامه سن پترزبورگ روسیه خیلی جذاب تهیه کنید. با وبلاگ فلش و سلفی در سفرنامه سن پترزبورگ همراه باشید تا یه روسیه گردی حسابی رو پشت سر بذاریم.

روز اول؛ از تهران تا پترزبورگ

سفر به سن پترزبورگ رو از فرودگاه امام خمینی آغاز کردیم. مقصد ما سن پترزبورگ بود اما اول پروازمون توی مسکو نشست. اونجا باید چند ساعتی منتظر می موندیم تا پرواز بعدی به مقصد سن پترزبورگ انجام بشه و ما رو به جایی که می خوایم سفرمونو از اونجا آغاز کنیم برسونه.

توی فرودگاه مسکو سریع رفتیم تا سیم کارت روسی بخریم. بعد از اون کارت پرواز سن پترزبوگو گرفتیم و منتظر ساعت پروازمون شدیم. دلمون می خواست زودتر برسیم و تهیه سفرنامه سن پترزبورگ رو آغاز کنیم.

بعد از دو ساعت پرواز، بالاخره به مقصدمون رسیدیم و اول از همه و قبل هر کاری رفتیم تا یه نهار خوب بخوریم.

توی سفرنامه سن پترزبورگ روسیه، این بخش همواره بخش مورد علاقه من بوده. من عاشق چالش غذاهای عجیبم. اونم زمانی که چشم اندازم پترزبورگ رویایی باشه.

استارت کارو با یه پیش غذایی که از میگو درست شده بود زدیم. بعد از اون برامون یه سوپ تند و یه برنج که هیچ مزه ای نمی داد؛ آوردند. بعد از اون نوبت غذای اصلی و در آخر هم هیجان انگیزترین قسمت ماجرا یعنی دسر رسید.

تنها جاذبه ای که در روز اول سفر به سن پترزبورگ تونستیم ببینیم؛ موزه آراتا بود. اونجا یه خانومی به نام اولگا درباره بخشای مختلف موزه شرح می داد و لیدر تور برامون به فارسی ترجمه می کرد.

بعد از خداحافظی از موزه دوست داشتنی اراتا، رفتیم تا با یه شام خوشمزه روز اول سفرمونو به خاتمه برسونیم. حسابی خسته بودیم و دعا دعا می کردیم شام خوشمزه ای در پیش باشه.

غذامونو با سالاد آغاز کردیم. بعد از اون نوبت پیش غذا شد. یه پیش غذای هیجان انگیز که ترکیبی از پنیر آب شده و سبزیجات بود. غذای اصلی هم جوجه تند با کلی دورچین خوشمزه و هیجان انگیز بود. در آخرم شامو با یه دسر خوشمزه و چای تموم کردیم.

بالاخره بعد از یه روز طولانی رفتیم هتل. اونم چه هتلی؛ تمیز با امکانات عالی و یخچال پر و پیمون. اینکه هتل خوبی داشتیم شاید تاثیر زیادی روی لذت بخش بودن سفرنامه سن پترزبورگ داشت.

روز دوم، شهرگردی فشرده

روز دوم شهرگردی رو با کلیسای کازان آغاز کردیم. این کلیسا در قلب شهر یعنی خیابون نوسکی قرار داره. جالبه بدونید این خیابون زمانی یکی از پر رفت وآمدترین خیابونای پترزبورگ بوده که هم اشراف و هم مردم معمولی در اون گردش می کردن. این کلیسا معماری شگفت انگیزی داره اما، باید از اون دل بکنیم و از کلیسای جامع سن اسحاق هم دیدن کنیم چون این بخش از سفرنامه سن پترزبورگ روسیه قراره خیلی فشرده پیش بره. خوبه که بدونید کلیسای سن اسحاق بزرگ ترین کلیسای اتودوکس روسیه اس.

در ادامه شهرگردی از مجسمه مرد مفرغی، یه مجسمه از جنس فلز، دیدن کردیم. این مجسمه که بنای یاد بود پتر کبیر، تزاری که برای ورود به دروازه های مدرنیته پترزبورگ رو ساخت و پایتخت روسیه رو از مسکو به این شهر انتقال داد؛ صندلی جالبی بین نویسندگان روسی قبل از فروپاشی حکومت تزاری داره. این نویسنده ها که در واقع ستون اصلی ادبیات فوق العاده روسیه هستند؛ حسی بین عشق و نفرت به این مجسمه دارن و در نوشته هاشون تاثیر زیادی از اون دریافت.

توی برنامه فشرده روز دوم بازدید از آموزشگاه هنر، مجسمه ابوالهل و فانوس های دریاییم توی برنامه بود. که هر کدوم جذابیتای خودشونو داشتن.

جاذبه بعدی اما قعله پیتر و پاول بود که باید بازدید از اونو یکی از بخشای جذاب سفرنامه به سن پترزبورگ روسیه دونست.

آخرین جاذبه ای که قرار بود قبل از شام شب دوم از اون بازدید کنیم کلیسای ناجی در خون بود. الکساندر دوم در این کلیسا که معماریش به سبک معماری قرون وسطی روسیه اس؛ کشته شد. درباره تزار الکساندر جالبه که بدونید این تزار یه جورایی به اصلاحات قوائد ارباب رعیتی و فئودالی معتقد بود و داشت به راه های لغو این نظام فکر می کرد. اما از اونجایی که مدت ها بود تب انقلاب توی روسیه وجود داشت و شکست توی جنگ کریمه اوضاعو بدتر نموده بود؛ طرز تفکر الکساندر دوم نتونست نجاتنش بده. بالاخره نوبت به شام رسید رفتیم یکی از رستوران های روسیه که به محض ورود، ازمون کت و کاپشن ها رو دریافت. طبق روال معمول پیش غذا و دسر و غذای اصلی خوردیم. بعد از شام پیاده تو خیابون نوسکی قدم زدیم و سریم به مرکز خرید گالریا زدیم. این پاساژ تقریبا تمام برندا رو داشت اما گرون بود.

روز سوم، جاذبه هایی که بازدید از آنها حوصله احتیاج دارد

روز سومو با بازدید از موزه هرمیتاژ آغاز کردیم. این موزه به میزانی وسیع و پر از جاذبه بود که نمی شد از اون سرسری گذشت. گفته می شه حدود 3 میلیون اثر هنری در این موزه وجود داره.

اتاق لئوناردو داوینچی، گلدان کولیوان و ساعت طاووس، سه تا از جذاب ترین گزینه های این موزه بودند.

جای بعدی که قرار بود ببینیم آب نماهای کاخ پترهوف که بدون پمپ کار می نمایند؛ بود. جالبه که بدونید برای راه اندازی این آب نماها 63 کیلومتر کانال توی این کاخ کشیده شده. جدا از زیبایی های خود کاخ شرکت در جشن بسته شدن فواره ها هم ما رو بیش از پیش هیجان زده نموده بود. بنابراین تا شب موندیم و از اطراف بازدید کردیم تا بتونیم توی این جشن شرکت کنیم.

بالاخره روز سومم تموم شد و رفتیم که با خوردن یه شام خوشمزه خستگی روزو از تن به در کنیم. رستوران چشم انداز فوق العاده داشت.

شب سومو با یه پترزبورگ گردی شبانه به خاتمه بریم.

روز چهارم، گردش در باران

امروز روز آخر سفر بود. بنابراین یه برنامه سبک برا خودمون چیدیم. هوا بارونی بود و قدم زدن توی پترزبورگ توی بارون می تونست بهترین گزینه برای خداحافظی باشه. توی روز آخر از یه مسابقه دوی ماراتون دیدن کردیم. بعد از اون به بازدید از کلیسای اسمولنی رفتیم. شام آخرو خوردیمو و صبح زود مستقیم به سمت تهران پرواز کردیم.

خداحافظ پترزبورگ!

سفر به پترزبورگ، شهری که قرار بود بلیط شانس روسیه تزاری برای ورود به جهانی مدرن غرب باشه ولی در عوض پایگاهی برای انقلاب و نابودی حکومت تزاری شد؛ یکی از جالب ترین و دوست داشتنی ترین سفراییه که هرکسی می تونه داشته باشه. پترزبورگ شهری از دل تاریخه که درسای تازه ای به مسافراش میده. به امید روزی که با هم با این شهر تجدید دیدار می کنیم.